حدودِ نیم ساعت است که دارم این حوالی پرسه می زنم...میان این اتاق های تودرتو!گاهی متن یک نوشته روی دیوار یک اتاق ...گاهی دیدن یک تصویر توی قاب خیالی ژرف میخکوبم می کند!...فرصت نشستن نیست...اینجا پر از خواندنی است... در خانه ات باز بود ...در نزدم به هوای آشنایی! حالا اینجا ساعتی دیگر بمانم می روم...میهمان نواز است نوشته هایت...! دوست حسابمان کردی تو هم بیا...
روي بر خاكِ عجز ، مي گويم ، *** هر سحر كه باد مي آيد :
ReplyDeleteاي كه هرگز فراموشت نكنم ! *** هيچت از بنده ياد مي آيد ؟
...و گاهی فراموشی خود نیز بهترین است / پیروز باشی
ReplyDeleteحدودِ نیم ساعت است که دارم این حوالی پرسه می زنم...میان این اتاق های تودرتو!گاهی متن یک نوشته روی دیوار یک اتاق ...گاهی دیدن یک تصویر توی قاب خیالی ژرف میخکوبم می کند!...فرصت نشستن نیست...اینجا پر از خواندنی است...
ReplyDeleteدر خانه ات باز بود ...در نزدم به هوای آشنایی!
حالا اینجا ساعتی دیگر بمانم می روم...میهمان نواز است نوشته هایت...!
دوست حسابمان کردی تو هم بیا...